مینی ژوپ نوشته های من تانگو وار میرقصند و بالوندی خاصی حمام آفتاب میگیرند
و مردم این شهر چه می دانند کمد لباس های من پر است از شومیز های رنگی که قرار بود در تنت والتز گونه برقصند
عطر فرانسوی و هایلایت قرمز موهایت اعجاز کوچکی برای اثبات پیغمبریش بود
به سمت میز آرایشش که می رفت سهام برند مایبلین سقوط می کرد برند کلینک و دوباره اوج میگرفت
بانوی دکلته پوش من میدانست وقتی برای مهمانی های دو نفره یمان ماکسی بپوشد
چقدر حسادت می کنم به زمینی که روی صورتش کشیده می شود لباس او
و چه دشت وسیعی از گل های محمدی از دل زمین شروع به روییدن میکند...