ترانزیت واژه ها...!!

جایی برای یک نظر...!!

ترانزیت واژه ها...!!

جایی برای یک نظر...!!

با یه زن رو تختِ بخشِ دیالیز،

 

با یه حکمِ تخلیه تو جیبِ کُت،

با یه زن رو تختِ بخشِ دیالیز،

با یه دختر که داره بُر می خوره،

توی تختِ خوابای مردای هیز

دیگه فرقی نداره مهرِ سجلِ تو چیه!

دیگه فرقی نداره عکسِ رو اسکناس کیه!

 

موقعی که کلیه ت حراج می شه،

وقتی که خونِ رگاتو می فروشی،

وقتی مجبوری که از پشتِ شیشه

با خودت حرف بزنی با یه گوشی

دیگه فرقی نداره دموکراسی، با اختناق!

زیرِ سایه ی درخت باشی، یا سایه ی چماق!

 

گرسنه که باشی، می تونی دولا شی

می تونی تسلیمِ این دیکتاتورها شی

می تونی چشماتو ببندی رو رگبار؛

می تونی یه آجر باشی رو این دیوار

 

وقتی که جا می گیری تو یه سُرنگ،

وقتی رؤیاهاتو حاشا می کنی،

وقتی که غذای بچه هاتو از

سطلای زباله پیدا می کنی،

دیگه فرقی نداره مهرِ سجلِ تو چیه!

دیگه فرقی نداره عکسِ رو اسکناس کیه!

 

با گواهی یه فوت تو جیبِ کُت،

با یه زن رو تختِ مُرده شورخونه،

با یه دختر که حالا مدتیه

شبا رو بیرونِ خونه می مونه

دیگه فرقی نداره دموکراسی، با اختناق!

زیرِ سایه ی درخت باشی، یا سایه ی چماق!

 

گرسنه که باشی، می تونی دولا شی؛

می تونی تسلیمِ این دیکتاتورها شی؛

می تونی چشماتو ببندی رو رگبار؛

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.