عین قرصای زیر زبونی پدرم
عین شربتای سرفه ی مادر
عین خنده های از سر یأس
خوب بودن یه امر مقطعیه
هیچ فرقی نداره کی باشم
هیچ فرقی نداره کی باشه
بی تو هر جای زندگی باشم
زندگی یه کسالت سگیه
خیلی وقته یه جای تهران و
با تو بانوی من قدم نزدم
من که از ضرب و زور تنهایی
کوچه پس کوچه هاشو خوب بلدم
بعد تو شهرو زیرو رو کردم
با همه بیوه هاش خوابیدم
وسط بغض بودم و شهوت
لا به لای گریه لرزیدم
سکس با بیوهء مچاله شده
عین آرامبخش مقطعیه
عین خاموش کردن جنگل
با یه بطری آب معدنیه
من که این یه سال لعنتی و
چن تا تقویم سالخورده شدم
گاهی از درد بی کسی عصرا
زنگ میزنم به خط خودم
گریه می کنم دلم وا شه
حرف میزنم سبک تر شم
کاش یادم بره که بعد از تو
من یه خط همیشه خاموشم
خسته ام عین ماده اسبی که
پا به ماه یه کره ی مردست
عین مردی که بعد رفتن تو
بی صدا لای شعرهاش شکست
عباس فرجی
2 سال پیش تو همین دقایق و ثانیه ها از کسی که مدت ها بود دوسش داشتم ودارم برای دومین بارخواستگاری کردم در صورتی که می دونستم ازدواج کرده.......
همه شعر های تعلق خاطری کوچک به اوست.....
خدامون مقصد مارو یکی کرد
که من عاشق بشم از هم بپاشم
تو رو پر داد تا من پر بگیرم
که با پرپر شدن از تو جداشم
....
حمیدرضا عسکری
همیشه واسه همچین روزی میشستم از قبل یه عاشقانه براش می نوشتم اما امثال تصمیم گرفتم انلاین براش بنویسم اما ب.غ.ض لعنتی نمیذاره...
باید برم قدم بزنم!!!!.
به دلم رحم نمیکنی ...
به آینده ای رحم کن ...
که دخترت از تو بپرسد عشق یعنی چی ؟!
و تو بگویی ...
عشق ...
.
.
. آن روز یادم می افتی ...
نه من را پیدا میکنی ...
نه جواب ِ سوال ِ دخترت را!
شهرزادپاییزی
من سالهای سال میدونم
که همسرم با من نمیمونه
اون عاشق مردی شده اما
فک میکنه مردش نمیدونه
وقتی که سمت بسترش میرم
بهونه میگیره که حسش نیست
کلافه و افسرده و گیجه
حس میکنه انگار نصفش نیست
آرایشش کمتر شده از قبل
تا حرف بچه میزنم میره
حتی تصور میکنه اونو
اون لحظه که دستامو میگیره
تقصیر من بوده که این روزا
اغوش اون سمت یکی دیگست
از روز اول خوب میدونست
عشق یه زن تو قلب مردش هست \ rainyboy
ﻣﺮﺍ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﭘﯿـر ﮐﺮﺩ؛
ﮐﻪ ﻫـﺮﮔﺰ ﺭﺥ نداد!
«ماتسوﺋﻮ ﺑﺎﺷﻮ»
اگر گذشته اذیتم می کند، پس هنوز نگذشته است...
مورات هان مونگان
ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺮﺩ ﺍﺳﺖ
ﻣﯽ ﺭﻭﯼ،
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ
ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﺯﻣﯿﻦ
ﻣﯽ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ...
" ﻋﺒﺎﺱ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ "
ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺮﺩ ﺍﺳﺖ
ﺗﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ
ﺁﻣﺪﻥ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...
" ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﺭﻭﺷﻦ "
ﺍﮔﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺮﺩ ﻧﺒﻮﺩ
ﺑﻪ ﺭﻓﺘﻦ
ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻡ ...
" ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺩﺭﻭﯾﺶ "
ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﮔﺮﺩ ﺑﺎﺷﺪ
ﻭﮔﺮﻧﻪ
ﺗﻮ ﺍﺯ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﺪﯼ ...
" ﺁﻧﮋﯾﻼ ﻋﻄﺎﯾﯽ ﭘﯿﺮﮐﻮﻩ "
ﺯﻣﯿﻦ
ﺁﻧﻘﺪﺭﻫﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ
ﮔﺮﺩ ﻧﺒﻮﺩ!
ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﺗﺎ ﺍﻻﻥ
ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ ...
" ﻣﯿﻼﺩ ﺗﻬﺮﺍﻧﯽ "
ﺗﻮ ﻧﯿﺎﻣﺪﯼ
ﭘﺲ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺮﺩ ﻧﯿﺴﺖ
ﮔﺎﻟﯿﻠﻪ
ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ...
" ﺳﻬﯿﻞ ﻣﻠﮑﯽ "
ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﯽ
ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ!
ﺯﻣﯿﻦ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮔﺮﺩ ﺍﺳﺖ ...
" ﺭﺳﻮﻝ ﯾﻮﻧﺎﻥ "
ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺯﻣﯿﻦ
ﮔﺮﺩ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﻣﺴﻄﺢ
ﻭﻗﺘﯽ
ﺗﻮ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺘﯽ ...
" ﺭﺿﺎ ﮐﺎﻇﻤﯽ
...
همه حسرت من همینه که تو
من وبا چه اسمی صدا می کنی
بشینم یه گوشه نگاهت کنم
زمانی که موهات وا می کنی
...
حمیدرضا عسکری
محمدی ترین عید خداوند مبارک...
لمس تن تو شهوت است و گناه
حتی اگر خدا عقدمان را ببندد
داغی لبت،جهنم من است
حتی اگر فرشتگان سرود نیک بختی بخوانند
هم آغوشی با تو،همخوابی چرک آلودیست
حتی اگر خانه خدا خوابگاه ما باشد...
فرزندما،حرام نطفه ترین کودک زمین است حتی اگر تو مریم باشی و
من روح القدس خاتون من،حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم، یک
بوسه یک نگاه حتی حرامم باد اگر تو عاشق من نباشی.....
جنون ، جنسیت نمی شناسد ...
من زن هایی دیده ام ، مجنون
و مردهایی که لیلی شده اند ...
دیروز زنی در خیابان پرواز می کرد
فریاد می زد :
" عاقبت بوسیدمش "...
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود
من از دو چشم روشن وگریان گریختم
از خنده های وحشی طوفان گریختم
رفتم که داغ بوسه پر حسرت ترا
با اشک های دیده ز لب شستشو دهم
رفتم که نا تمام بمانم در این سرود
رفتم که با نگفته بخود آبرو دهم
بانو ..."
عشق یک مرد را زمانی به دلت راه بده، ڪه ...،
دوستت دارم" را...
در اوج آرامش به تو بگوید و ببوســــــــدت ..."
ڪه در آن لحظه برقی از شهوت در نگاهش نباشد ...،
تا برای یــــــڪ ساعـــــت نامــــت را ...،
" معــــــشوقه نـــگذارد ..."
کاش
کَر بودم
کاش
کور بودم
من چشم هایم و گوش هایم از تو خاطره دارند
چشم هایم و گوش هایم را باید دور بریزم....