ترانزیت واژه ها...!!

جایی برای یک نظر...!!

ترانزیت واژه ها...!!

جایی برای یک نظر...!!

شعر سنگ قبرم...

شعر سنگ قبرم...

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

زیر باران غزلی خواند، دلش تر شد و رفت

چه تفاوت که چه خورده است، غم دل یا سم

آنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت

روز میلاد، همان روز که عاشق شده بود

مرگ با لحظه دیدار برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

عاقبت روی تن ابر شناور شد  و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد

پسری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.