ترانزیت واژه ها...!!

جایی برای یک نظر...!!

ترانزیت واژه ها...!!

جایی برای یک نظر...!!

سوم خرداد 1390

یاارحم العبرات

امشب میخوام اخرین پستم رو که در انتهاش احساس واقعیم رو نوشتم براتون بذارم قبلش از امید عزیز و همکلاسی محترمم تشکرمیکنم

واگربا پست های قبلیم( کسی) رو ازار دادم امیدوارم منو ببخشه


 

میخواستم بِت بگم چقد پریشونم

دیدم خود خواهیه.. دیدم نمیتونم!

تحمل میکنم بی تو به هر سختی

به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی

به شرطی بشنوم دنیات آرومه

که دوسش داری از چشمات معلومه

یکی اونجاس شبیه من یه دیوونه

که بیشتر از خودم قدرتو میدونه

چیکار کردی که با قلبم، به خاطر تو بی رحمم!!؟

تو میخندی.. چه شیرینه.. گذشتن.. تازه می فهمم!

تو رو میخوام تمام زندگیم اینه

دارم میرم ته دیوونگیم اینه

نمی رسه به تو حتی صدای من

تو خوشبختی همین بسه برای من

 

سالها بعد یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجایی

اما آرزوی من برای خوشبختی تو, تو را در خواهد یافت ...

و احساس خواهی کرد , اندکی شادتر و اندکی خوشبخت تری و نخواهی دانست که چرا ...


عشق جان
خوشتیبپ دوست داشتنی
هر جاهستی خوشبخت باشی....

یاد اون روزی که این پست رو تو وبلاگ عشقه گذاشتم بخیر...
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.