ترانزیت واژه ها...!!

جایی برای یک نظر...!!

ترانزیت واژه ها...!!

جایی برای یک نظر...!!

هنوز...

یک چای  داغ دریک شب پاییزی:

یک عاشقانه ساده برای کسی که نه درآغوش گرفتمش و نه موهایش را نوازش کردم...

هنوزاسمم راکه میپرسن نامت رامیگویم واین یعنی

هنوزبه طرز ناشیانه ای عاشقم...

هنوز تو جلد کتاب زندگانی من هستی ومن شاید پاورقی یکی از روز های تو...

هنوز انگار نمی شود از توگذشت پس

هنوز باید دوستت داشت...

هنوز اغار هر پایانی...

هنوز همه میگویند من وتو شبیه دو خط موازی هستیم اما انگار

هنوز نمیدانند دوخط موازی به هم میرسند روزی اگر پای عشق وسط باشد...

و

کاش می توانستم اسمت را بنویسم چون نامت امضای  عاشقا نه های من است ...

ح م ع


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.